این تفریح طبیعی نیست

«به عنوان شهروندانی که خودمان از این مکان‌ها استفاده می‌کنیم چه مقدار برای نظافت یک مکان عمومی مسئولیت داریم؟ وقتی سطل زباله‌ای پر از آشغال می‌بینیم حاضریم نایلون زباله را همراه خود به مبدأ برگردانیم یا فکر می‌کنیم طبیعت یک کالای یکبارمصرف است؟ آیا بعد از استفاده از سرویس بهداشتی سعی در تمیزکردن آن می‌کنیم؟»

به گزارش در خبرها، روزنامه ایران نوشت: «هر چند تعطیلات عید نوروز به پایان رسیده اما فصل گشت‌وگذار در طبیعت تازه آغاز شده است. بعد از دو سال خانه‌نشینی امسال مردم با اشتیاق بیشتری به مکان‌های تفریحی و طبیعی رفته و خواهند رفت. در این میان بسیاری از خانواده‌ها ترجیح می‌دهند برای گذراندن ساعتی در جنگل و کوهستان به تفرجگاه‌ یا مجتمع‌های تفریحی طبیعی بروند تا هم احساس امنیت کنند و هم به سرویس بهداشتی دسترسی داشته باشند. اما این تفرجگاه‌ها که با اخذ مبالغی بدون توجیه پذیرای مسافران می‌شوند می‌توانند نیازهای اولیه چند ساعت یک خانواده را تأمین کنند؟ داشتن سرویس بهداشتی، تأمین امنیت برای پارکینگ مجموعه، گذاشتن سطل‌های زباله و جمع‌آوری زباله شاید ابتدایی‌ترین مواردی باشد که به ذهن می‌رسد اما گردانندگان این مجموعه‌ها تنها برای اخذ پول ورودی جدیت به خرج می‌دهند تا اداره صحیح یک مکان برای هزاران خانواده‌ای که می‌خواهند خاطره‌ای خوش به یادگار ببرند.

شما ترجیح می‌دهید به جنگلی دورافتاده بروید یا مکانی که با گرفتن مبلغی قرار است به شما امکانات بدهند؟ هر کدام از این انتخاب‌ها مزایا و معایب خودش را دارد اما خانواده‌هایی که فرزند کم‌سن دارند یا همراه پدربزرگ و مادربزرگ به سفر رفته‌اند ترجیح می‌دهند به تفرجگاهی بروند که امکانات اولیه‌ای در دسترس داشته باشند. برای سعید که به همراه همسر و فرزند شش ساله‌ و مادر و پدر همسرش به چالوس رفته بود انتخاب ساحلی با امکانات اولویت داشت. او تعریف می‌کند که بعد از یک ساعت ترافیک پشت درهای ورودی توانست با پرداخت ۴۰ هزار تومان وارد محوطه ساحل جنگل سی‌سنگان بشود که به علت شلوغی و کثیفی ساحل حتی جایی برای پهن‌کردن زیلو هم نداشته است: «واقعاً از این که این همه زمان گذاشتم تا وارد چنین ساحلی شوم پشیمان شدم. ساحل پر از فضولات اسب‌هایی بود که در آن محوطه مشغول سواری‌دادن به گردشگران بودند. دستشویی‌ها به‌ قدری کثیف بود که دختر کوچکم حالت تهوع گرفته بود و مادر همسرم نتوانست وضو بگیرد، از طرفی هیچ نمازخانه‌ای هم نبود و برای اجاره تخت باید ساعتی ۳۰ هزار تومان پرداخت می‌کردیم.»

سعید که از دیدن این حجم از آلودگی و بی‌نظمی به یکی از مسئولین شکایت می‌برد از او می‌شنود که با خنده می‌گوید: «دو سال کار نکرده‌ایم و حالا باید جبران کنیم.» سعید از پربودن سطل‌های زباله و ساحلی مملو از زباله می‌گوید، جایی که قرار بود لحظات خوبی را در کنار خانواده در آن سپری کند اما بعد از نیم‌ساعت آنجا را ترک کرد: «متأسفانه هیچ نظارتی روی این طور مکان‌ها وجود ندارد و همه چیز بی‌ضابطه است. معلوم نیست ۴۰ هزار تومان برای چه امکاناتی دریافت می‌شود. به نظرم این بی‌احترامی به مسافران است.»

مشکل منفعت‌طلبی شخصی است یا نبود نظارت از طرف مسئولین ساماندهی گردشگران یا شاید هم اساساً نباید در عید نوروز به سفر رفت؟ از نظر مائده و همسرش مسعود سفر به هر جا در عید نوروز کار راحتی نیست و باید با بعضی مسائل کنار آمد. مائده که چند سالی بود تعریف مناظر طبیعی سد شیادِه در بابل را از دوستان خود شنیده بود، روز ۱۲ فروردین به همراه همسرش عزم رفتن به این مکان تفریحی را کرد: «پیش خودمان گفتیم روز قبل از سیزده‌به‌در است و نباید آن قدر شلوغ باشد اما از ورودی جنگل تا رسیدن به پارکینگ مجموعه ۴۰ دقیقه در ترافیک بودیم. در ورودی مجموعه هم بعد از دریافت ۲۰ هزار تومان هیچ راهنمایی برای این که در آن خاک و خل و تپه کجا پارک کنیم نبود. در خود مجموعه با این که هم سوئیت‌های اقامتی داشت و هم چند مدل رستوران اما جایی که دلت بخواهد زیلو بیندازی و زیر سایه درخت چای بخوری نبود.»

او تعریف می‌کند که زیر درختان و در فرورفتگی‌های اطراف سد همه جا مملو از زباله بود و سطل‌های زباله هم تبدیل به کپه‌ای آلوده و بدبو شده بود. در حالی که پرسنل مجموعه با لباس‌های یکدست در حال قدم‌زدن و چای‌خوردن زیر درختان بودند: «واقعیت این است که اگر آدم مبلغی ندهد شاید توی ذوقش نخورد اما وقتی با آن سختگیری ابتدای مجموعه می‌ایستند و پول دریافت می‌کنند آدم انتظار دارد خدماتی هم به گردشگر بدهند، نه این که سرویس بهداشتی کثیف باشد و هیچکس برای جمع‌آوری زباله اقدامی نکند و تازه روی قبض هم بنویسند مراقبت از اشیای داخل خودرو به عهده مالک است.»

لابد شما هم بعد از خواندن این حرف‌ها به یاد مکان‌های تفریحی افتادید که این سال‌ها با پرداخت مبلغی وارد آن شده‌اید و خاطره خوبی از آن مکان در ذهن‌تان نمانده است. سؤال اینجاست ما به عنوان شهروندانی که خودمان از این مکان‌ها استفاده می‌کنیم چه مقدار برای نظافت یک مکان عمومی مسئولیت داریم؟ وقتی سطل زباله‌ای پر از آشغال می‌بینیم حاضریم نایلون زباله را همراه خود به مبدأ برگردانیم یا فکر می‌کنیم طبیعت یک کالای یکبارمصرف است؟ آیا بعد از استفاده از سرویس بهداشتی سعی در تمیزکردن آن می‌کنیم؟

مجتمع تفریحی توریستی و گردشگری سنبل‌رود واقع در شیرگاه در عصری بهاری جای خوبی برای استراحت و استفاده از چشم‌انداز طبیعی است البته اگر خلوت باشد. روبه‌روی ورودی مردی با دستگاه خودپرداز مشغول اخذ مبلغ ۲۵ هزار تومان از هر مسافر است و آن قدر جدی است که حتی نمی‌شود از او پرسید چرا لااقل یک کیسه پلاستیکی برای جمع‌آوری زباله شخصی به هر اتومبیل نمی‌دهید؟ به نظر می‌رسد مبلغ دریافتی باعث درگیری لفظی اتومبیل جلویی با مرد شده است چون زمانی که به او می‌رسم با عصبانیت می‌گوید: «همه چیز گران شده. مردم چیزی نمی‌گویند. اینجا می‌خواهند پول بدهند زورشان می‌آید.» نمی‌خواهم وارد بحث شوم اما در دلم می‌گویم ای کاش تمام طبیعت شمال مانند سواحل خزر آزاد می‌شد. یکی از بندهایی که روی قبضی که در ازای پول گرفته‌ام نوشته شده: «مسئولیت امنیت و حفاظت از وسایل و لوازم شخصی شما به عهده خودتان است.» گشتی در مجموعه می‌زنم که حسابی شلوغ است و حتی برای پارک خودرو هم به‌سختی می‌توان جایی پیدا کرد. در کرانه‌های مردابی سد که پر از پشه است جایی برای یک توقف پنج دقیقه‌ای مهیاست. سطل‌های زباله و سرویس بهداشتی داستان‌های تکراری است و مردم هم علاقه‌ای به زدن ماسک ندارند. سعی می‌کنم با نگاه‌کردن به سرسبزی جنگلی که آب سد را دربرگرفته خود را از فضای اطراف جدا کنم اگر صدای بلند موسیقی ماشین‌های پارک‌شده بگذارد.

اینجا هم مانند تفرجگاه‌هایی که از آنها گفتیم گرفتن مبلغ ورودی تنها مسئولیتی است که با جدیت از طرف گردانندگان مجموعه پیگیری می‌شود؛ به‌صورتی که وقتی از گیت ورود رد می‌شوید دیگر انگار که محوطه به امان خدا رها شده است. شاید کمی خوش‌خیالی باشد که فکر کنیم کسی که مسئولیت چنین مکانی را با این دریافتی روزانه بالا در اختیار دارد باید به فکر همه جوانب کار هم باشد. واقعیت اینچنین نیست و جای خالی نظارت مداوم بخصوص در ایامی که بیشترین مسافر به این تفرجگاه‌ها می‌روند، کاملاً نمایان است.»

انتهای پیام



پست های مرتبط

پیام بگذارید